شهرستان صحنه

ساخت وبلاگ
برای نوروزبه کرمانشاه سفر کنید......

برف بازی مردم در میدان فردوسی شهر کرمانشاه

بعدازآن زمستان سفیدکه بارنگ خودبرسیاهی گناهانمان ردی برجای گذاشته بود،بایدکمکم به استقبال ازبهارسردو خاموش برویم. من تنها فصلی که دوست دارم زمستون سردهست که به اجبار منو کناربخاری می ذاره ومنو با بارش خودش محو تماشای زیبای اش می کند ومنو از خاطرات خوب گذشته با خبرمی کندو فکر تاریکی فردارو از سرمن بیرون می کنه.......

بگذریم حالا می خوام جاهای تماشایی ازکرمانشاه بهتون معرفی کنم لطفا به ادامه مطلب برید



در این بخش به معرفی مکان های زیبا و دیدنی شهر کرمانشاه می پردازیم. با ما همراه باشید.

كرمانشاه‌ یكی‌ از شهرهای‌ باستانی‌ ایران‌ است‌ و گفته‌ می‌شود كه‌ آن‌ را طهمورث‌ دیوبند، پادشاه‌ افسانه‌ای ‌پیشدادیان‌ ساخته‌ است‌ و برخی‌ نیز بنای‌ آن‌ را به‌ بهرام‌ پادشاه‌ ساسانی‌ نسبت‌ می‌دهند.

طاق‌ بستان‌، كرمانشاه
طاق‌ بستان‌ یا «طاق‌ وستان‌» در سمت‌ راست‌ ورودی‌ شهر كرمانشاه‌، در شمال‌شرقی‌ این‌ شهر، مجموعه‌ای‌ از سنگ‌ نگاره‌ها و سنگ‌ نبشته‌های‌ دوره‌ ساسانی‌ است‌ كه‌ با فضای‌ مركبی‌ از كوه‌، چشمه‌ و آب‌ به‌ گردشگاهی‌ مصفا و چشم‌ اندازی‌ دل‌انگیز بدل‌ شده‌ است‌.

پس‌ از ورود به‌ مدخل‌ طاق‌ بستان‌، نخستین سنگ‌‌نگاره‌ به‌ اردشیر دوم‌ مربوط‌ است‌. اردشیر بین‌ اهورامزدا و میترا قرار گرفته‌، روی‌ خود را به‌ سوی‌ اهورامزدا برگردانده‌ و با دست‌ چپ‌ حلقه‌ مودت‌ را از وی‌ دریافت‌ می‌كند. زیر پای‌ شاه‌ و اهورامزدا دشمن‌ یا «اهریمن‌» بر زمین‌ افكنده‌ شده‌ است‌. بعد از این‌ نقش‌، طاق‌ كوچكی‌ قرار دارد كه‌ پیكره‌ شاپور دوم‌ و پسرش‌ شاپور سوم‌ بر آن‌ دیده‌ می‌شود. بالای‌ هر كدام‌ از این‌ سنگ‌ نگاره‌ها در سطوری‌ به ‌خط‌ پهلوی‌ ساسانی‌ صاحب‌ نقش‌ معرفی‌ شده‌ است‌.

در سومین‌ بخش‌ از این‌ مجموعه‌، مدخل‌ طاق‌ از بالا تاپایین‌ سنگ‌ نگاره‌ زیبایی‌ از نقش‌ فرشتگان‌ بالدار، درخت‌ زندگی‌، مجالس‌ شكار گراز در بیشه‌زار و شكار مرغان‌ و... به‌جامانده‌ است‌ كه‌ همراه‌ با نوازندگان‌، یك‌ مجلس‌ شادمانی‌ را حكایت‌ می‌كند. در پایین‌ این‌ نقش‌، سواری‌ براسب‌، زره‌ پوش‌ و مسلح‌ است‌ كه‌ برخی‌ آن‌ را «نقش‌ پیروز ساسانی‌» و برخی‌ دیگر نقش‌ خسرو پرویز می‌دانند.

  برای نوروز به کرمانشاه سفر کنید (+ تصاویر)

 غار پراو
این‌ غار در كوه‌ پراو از سلسله‌ جبال‌ زاگرس‌ در شمال‌ شهرستان‌ كرمانشاه‌ واقع‌ شده‌ است‌. غار پُراو بزرگ‌ترین‌ غار آهكی‌ دنیاست‌ و ساختمان‌ آن‌ به‌ دوران‌ سوم‌ زمین‌شناسی‌ مربوط‌ است‌. در داخل‌ این‌ غار 26 حلقه‌ چاه‌ به‌ عمق‌های‌ مختلف‌ 5 تا 42 متر وجود دارد. دهانه‌ غار به‌ صورت‌ سوراخ‌ نسبتا كوچكی‌ است‌ كه‌ به فضاهای‌ كوچك‌ و بزرگ‌ و شعب‌ متعدد و سنگ‌های‌ عظیم‌ كه‌ در بین‌ هر كدام‌ از آن‌ها حفره‌ها و پرتگاه‌هایی‌ به‌وجود آمده‌، منتهی‌ می‌شود. در آذرماه‌ غار به‌ وسیله‌ «چكیده‌» و «چكنده‌»های‌ یخی‌ پوشیده‌ می‌شود و زیبایی ‌خاصی‌ به‌ آن‌ می‌بخشد. صعود به‌ این‌ غار به‌ تجهیزات‌ پیشرفته‌ غارنوردی‌ نیاز دارد و افراد عادی‌ نمی توانند داخل بروند.

 برای نوروز به کرمانشاه سفر کنید (+ تصاویر)

 مسجد جامع‌ كرمانشاه‌
این‌ مسجد از آثار قابل‌ توجه‌ اواخر دوره‌ زندیه ‌است‌ كه‌ در سال‌ 1196 هجری قمری توسط‌ حاج‌ علی‌ خان‌ زنگنه‌ حاكم‌ كرمانشاه‌ به‌ جای‌ مسجد قدیمی‌تری‌ بناشده‌ است‌. آنچه از بنای‌ قدیمی‌ مسجد باقی‌ مانده‌، بخشی‌ از شبستان‌ ستون‌دار و هشتی‌ ورودی‌ است‌. شبستان‌كنونی‌ به‌ غیر از محراب‌ تزئینات‌ خاصی‌ ندارد. در گوشه‌ جنوب‌ غربی‌ بنا، پلكانی‌ برای‌ دسترسی‌ به‌ بالاخانه‌ای‌كه‌ گویا زمانی‌ قسمتی‌ از مدرسه‌ بود، ساخته‌ شده‌ است‌.

  برای نوروز به کرمانشاه سفر کنید (+ تصاویر)

  تكیه‌ معاون‌ الملك‌
حسینیه‌ معاون‌ الملك‌ مشتمل‌ بر سه‌ بنای‌ عباسیه‌، حسینیه‌ و زینبیه‌ است كه‌ در مركز شهر كرمانشاه واقع‌ شده‌ است‌. تكیه‌ 2 حیاط‌ و یك‌ عمارت‌ در میان‌ دارد و دیوارهای‌ حسینیه‌ به‌ طور كلی‌ از كاشی‌های‌ گوناگون‌ با رنگ‌های‌ متنوع‌ و زیبا پوشیده‌ شده‌ است‌. صورت‌ رجال‌ و بزرگان‌ دوره‌ قاجار به‌ویژه‌ بزرگان‌ مذهبی‌ و عشایر كرمانشاه‌ را با قلمی‌ ظریف‌ و رنگ‌های‌ جذاب‌ بر كاشی‌ها نقش‌ كرده‌اند. موضوع‌ بعضی‌ از كاشی‌ كاری‌ها به‌ روایات‌، قصه‌ها و داستان‌های‌ تاریخی‌ و اساطیری‌ و اخبار دینی‌ و مذهبی‌ مانند: بارگاه‌ حضرت‌ سلیمان‌، وقایع‌ صحرای‌ كربلا و عاشورا و رستم‌ و سهراب‌ مربوط‌ است‌.

    برای نوروز به کرمانشاه سفر کنید (+ تصاویر)

 غار آسنگران
غار آسنگران‌ در شمال‌ غربی‌ كوه‌های‌ پررو در تنگه‌ای‌ به‌ نام‌ «تنگ‌ كوه» در 22 كیلومتری‌ جاده‌ كرمانشاه - سنندج قرار گرفته‌ است‌. غار آسنگران‌ چهارچاه‌ به‌ عمق‌های‌ 4 ،8 ،16 و 36 متری‌ دارد كه‌ چاه‌های‌ سوم‌ و چهارم‌ آن‌ به‌ هم‌ راه‌ دارند. در پایان‌ غار، فضای‌ استخر مانندی‌ وجود دارد.

     برای نوروز به کرمانشاه سفر کنید (+ تصاویر)

 مسجد دولتشاه‌، كرمانشاه
این‌ مسجد در میدان‌ جوانشیر شهر كرمانشاه واقع‌ شده‌ و از آثار دوره‌ قاجاری‌ است‌ كه‌توسط‌ محمد علی‌ میرزای‌ دولتشاه‌ (حاكم‌ كرمانشاه‌ در سال‌های‌ 1221 تا 1237 هجری قمری و سرحددار عراقین‌) بناشده‌ است‌. بنای‌ مسجد دولتشاه‌ در دوره‌ اخیر تعمیر شده‌ و سردر، صحن‌ و شبستان‌ زنانه‌ و مردانه‌ دارد. این ‌مسجد به‌ مسجد حاج‌ ابوتراب‌ معروف‌ است‌ و نام‌ آن‌ بر كتیبه‌ كاشی‌ سردر مسجد خوانده‌ می‌شود

مسجد عمادالدوله‌، كرمانشاه
این‌ مسجد در شهر كرمانشاه واقع‌ شده‌ و از آثار دوره‌ قاجاری‌ است‌. مسجد عمادالدوله‌ به‌ صورت‌ چهار ایوانی‌ بنا شده‌ و مشتمل‌ برسردر، صحن‌، ایوان‌، شبستان‌ ستون‌دار و حجره‌های‌ متعدد است‌.

بر كاشی‌ كاری‌ ایوان‌ مسجد، كتیبه‌ای‌ مشتمل‌ بر قصیده‌ای‌ در ذكر نام‌ پادشاه‌ - ناصرالدین‌شاه‌ - نام‌ بانی‌ و تاریخ‌ آن‌ 1285 هجری قمری نوشته‌ شده‌ است‌. روی‌ ایوان‌شرقی‌ صحن‌ مسجد، اتاقكی‌ چوبین‌ ساخته‌اند. ورودی‌ مسجد از طریق‌ این‌ ایوان‌ شرقی‌ است‌ كه‌ با در چوبی‌بزرگی‌ به‌ راسته‌ زرگرها مرتبط‌ می‌شود.

برای نوروز به کرمانشاه سفر کنید (+ تصاویر)

 نقش‌ گودرز دوم‌ اشكانی‌، بیستون
در جهت‌ شرقی‌ نقش‌ برجسته‌ میتریدات‌ روی‌ همان‌ صخره‌، نقش‌ یكی‌ از جانشینان‌ او یعنی‌ گودرز دوم‌ (51 - 46 م‌) كنده‌ كاری‌ شده‌ است‌. در این‌ نقش‌ پیروزی‌ گودرز دوم‌ بر رقیبش‌ مهرداد نشان‌ داده‌ می‌شود. این‌ نقش‌ دو سوار مسلح‌ به‌ نیزه‌ را نشان‌ می‌دهد. در دست‌ فرشته‌ حلقه‌ گل‌ پیروزی‌ دیده‌ می‌شود. در پشت‌ سر گودرز نقش‌ یكی‌ از نزدیكانش‌ حكاكی‌ شده‌ است‌. كتیبه‌ای‌ به‌ خط‌ یونانی‌ قدیم‌، نام‌ این‌ دو پادشاه‌ را در برداشته‌ كه‌ امروزه‌ به‌ جز نام‌ گودرز، بقیه‌ كتیبه‌ محو شده‌است‌.

   برای نوروز به کرمانشاه سفر کنید (+ تصاویر)

 كتیبه‌ بیستون‌ ، بیستون
متن‌ كتیبه‌ بیستون‌ در سال‌ 522 پیش‌ از میلاد به‌ دستور افسر جوان‌ انگلیسی‌ - هنری‌ راولینسون‌ - بر دل‌ كوه‌ حجاری‌شده‌ به‌ شرح‌ جنگ‌های‌ 2.5 ساله‌ داریوش‌ و مبارزات‌ او برای‌ رسیدن‌ به‌ سلطنت‌ را تشریح‌ می‌كند.

بر گرداگرد نقوش‌ بیستون‌، كتیبه‌ای‌ به‌ سه‌ خط‌ و زبان‌ پارسی‌ باستان‌، ایلامی‌ و آكدی‌ به‌ گویش‌ بابلی‌ نو كه‌ متداول‌ آن‌ زمان‌ بود، نگاشته‌ شده‌ است‌. ترجمه‌ ایلامی‌ كتیبه‌ در سمت‌ راست‌ نقوش‌ و نسخه‌ دوم‌ آن‌ در سمت‌چپ‌ به‌ موازات‌ كتیبه‌ پارسی‌ باستان‌ و متن‌ بابلی‌ آن‌ در بالای‌ نسخه‌ دوم‌ ایلامی‌ بر سینه‌ كوه‌ كنده‌ شده‌ است‌. كتیبه‌ها و ترجمه‌های‌ تكمیلی‌ اضافی‌ نیز در اطراف‌ دیواره‌ تراشیده‌ سمت‌ راست‌ دیده‌ می‌شود. متن‌ پارسی‌باستان‌ كتیبه‌ در 44 سطر به‌ خط‌ میخی‌ زیبایی‌ بر سطحی‌ صیقل‌ خورده‌، كنده‌ شده‌ است‌.

داریوش‌ هخامنشی‌ در تمام‌ كتیبه‌ها هر بند را با این‌ جمله‌ آغاز می‌كند: «داریوش‌ شاه‌ می‌گوید» تكرار و بیان ‌این‌ جمله‌ عظمت‌ و قدرتی‌ خاص‌ به‌ سبك‌ نگارش‌ كتیبه‌ داده‌ است‌. داریوش‌ در سراسر كتیبه‌، پیروزی‌ خود را خواست‌ اهورامزدا دانسته‌ و به‌ این‌ ترتیب‌ تا حدی‌ كتیبه‌ رنگ‌ دینی‌ به‌ خود گرفته‌ است‌.

        برای نوروز به کرمانشاه سفر کنید (+ تصاویر)

 نقوش‌ داریوش‌، صخره بیستون
این‌ نقوش‌ بر صخره‌ بیستون‌ به‌ صورت‌ برجسته‌ كنده‌ شده‌ است‌. چهره‌ اصلی ‌این‌ مجموعه‌، داریوش‌ است‌ كه‌ تاجی‌ كنگره‌دار بر سر دارد و پای‌ چپ‌ خود را بر سینه‌ گئومات‌ گذارده‌ است‌. پشت‌ سر او دو نفر از نگهبانان‌ مخصوص‌ ایستاده‌اند. بر بالای‌ سر داریوش‌، نقش‌ فَروَهر در پرواز است‌. فروهر در دست‌ چپ‌ حلقه‌ای‌ را كه‌ نشان‌ پادشاهی‌ است‌ به‌ داریوش‌ هدیه‌ می‌كند.

در برابر داریوش‌ 90 تن‌ از شورشگران‌كشورهای‌ تابعه‌ دست‌ بسته‌ و طناب‌ برگردن‌، ایستاده‌اند. نقش‌ داریوش‌ در كوه‌ بیستون‌، چون‌ دیگر نقوش‌ عهدهخامنشی‌، نشانه‌ای‌ از نفوذ هنر بابلی‌ و آشوری‌ در تمدن‌ هخامنشی‌ است‌.

  برای نوروز به کرمانشاه سفر کنید (+ تصاویر)

 فراتاش‌ (فرهاد تراش‌)، بیستون
در جهت‌ جنوب‌ حجاری‌ داریوش‌ بزرگ‌ در كوه‌ بیستون‌، دیواره‌ حجاری‌ شده‌ عظیمی‌ قرار دارد كه‌ در بین‌ مردم‌ به‌ «فراتاش‌» و «تخت‌ فرهاد» معروف‌ است‌ و گفته‌ می‌شود كه‌ در حدود هزارسال‌ بعد از داریوش‌، به‌ فرمان‌ خسرو دوم‌ ساسانی‌ در كوه‌ بیستون‌ تراشیده‌ شده‌ است‌. اهالی‌ منطقه‌ حجاری‌های ‌فوق‌ را كار فرهاد كوه‌‌كن‌ می‌دانند و معتقدند كه‌ فرهاد در عشق‌ شیرین‌ زن‌ خسرو پرویز، بدین‌ كار سنگین‌ تن‌ درداده‌ است‌.

داستان‌ شیرین‌ و فرهاد الهام‌ بخش‌ شاعران‌ زیادی‌ در این‌ مرز و بوم‌ شده‌ كه‌ از جمله‌ آن‌ می‌توان‌ به ‌مثنوی‌ عاشقانه‌ خسرو و شیرین‌ نظامی‌ گنجوی‌ اشاره‌ كرد. طول‌ دیواره‌ فراتاش‌ 180 متر است‌ و در هیچ‌ نقطه‌ای‌ از ایران‌ هیچ‌ كوهی‌ به‌ این‌ اندازه‌ تراشیده‌ نشده‌ است‌.

 برای نوروز به کرمانشاه سفر کنید (+ تصاویر)

 مجسمه هركول‌ ، بیستون
در حاشیه‌ جاده‌ بیستون‌ به‌ كرمانشاه‌، نقش‌ برجسته‌ مرد نیرومندی‌ پهلو داده‌ بر پوست‌شیر نمایان‌ است‌. این‌ نقش‌ برجسته‌ شخصی‌ نیرومند و عریانی‌ را نشان‌ می‌دهد كه‌ موی‌ و ریش‌ مجعددارد و بر پهلوی‌ چپ‌ روی‌ نقش‌ شیری‌ در زیر سایه‌ درختی‌ لمیده‌ است‌. در سمت‌ چپ‌ آن‌ پیاله‌ای‌ دیده ‌می‌شود. این‌ نقش‌ دست‌ راستش‌ را روی‌ پای‌ راست‌ قرار داده‌ و پای‌ چپش‌ را تكیه‌گاه‌ پای‌ دیگر كرده‌ است‌. طول‌ مجسمه‌ 147 سانتی‌ متر است‌.

در پشت‌ سر مجسمه‌، كتیبه‌ و نقوشی‌ دیده‌ می‌شود كه‌ به‌ خط‌ یونانی‌ قدیم‌ نوشته‌ شده‌ است‌. نقوش‌ كنار كتیبه‌ عبارت‌ است‌ از نقش‌ یك‌ درخت‌ كه‌ بر شاخه‌ آن‌ كمانی‌زده‌ شده‌ و دو سر آن‌ نوك‌ اردكی‌ است‌. همچنین‌ تیردانی‌ پر از تیر بر شاخه‌ درخت‌ آویخته‌ شده‌ است‌. در دو طرف ‌سكویی‌ كه‌ مجسمه‌ بر روی‌ آن‌ قرار دارد، دیوارهای‌ سنگی‌ دیده‌ می‌شود. دیوارها از سنگ‌ نتراشیده‌ چیده‌ شده‌ و با اندود گچ‌، روی‌ آن‌ را پوشانده‌اند.

برای نوروز به کرمانشاه سفر کنید (+ تصاویر)

 نقش‌ میتریدات‌ اشكانی‌، بیستون
در زیر كتیبه‌ هخامنشی‌ بیستون‌، كهن‌ترین‌ نقش‌ برجسته‌ پارتی‌ كه‌ تا امروز شناخته‌ شده‌، بر جای‌ مانده‌ است‌. این‌ نقش‌ در سال‌ 100 قبل‌ از میلاد كنده‌ كاری‌ شده‌ است‌ و به‌ نظر می‌رسد كه ‌شاه‌ اشكانی‌ با انتخاب‌ این‌ مكان‌ قصد داشته‌ خود را از اعقاب‌ هخامنشی‌ قلمداد كند. این‌ نقش‌ از نظر هنری‌ فاقدهر گونه‌ حركت‌ و از لحاظ‌ تكنیك‌ كودكانه‌ است‌. نام‌ كسانی‌ كه‌ در نقش‌ دیده‌ می‌شوند به‌ خط‌ یونانی‌ نوشته‌ شده‌است‌.

برای نوروز به کرمانشاه سفر کنید (+ تصاویر)

  كاروانسرای‌ بیستون‌ (شیخ‌ علیخان‌)
این‌ كاروانسرا در بیستون‌ واقع‌ شده‌ و در زمره‌ كاروانسراهای‌ چهارایوانی‌ است‌ كه‌ توسط‌ شیخ‌ علیخان‌ زنگنه‌ (والی‌ كرمانشاه‌) ساخته‌ شده‌ است‌. شكل‌ ساختمان‌ آن‌ مستطیل‌ است‌. در اطراف‌ حیاط‌ مستطیل‌ شكل‌ آن‌ 47 اطاق‌ برای‌ مسافران‌ ساخته‌ شده‌ است‌. كاروانسرا چهار برج‌ دایره‌ای‌ شكل ‌در چهار گوشه‌ و 14 اطاق‌ در طرفین‌ ورودی‌ دارد. با توجه‌ به‌ نوع‌ مصالح‌ و آجر كاری‌ بنا قدمت‌ كاروانسرا به‌ دوره‌صفوی‌ می‌رسد، ولی‌ در پی‌ بنا از سنگ‌های‌ حجاری‌ شده‌ دوره‌ ساسانیان‌ استفاده‌ شده‌ است‌. در بیستون‌ بقایای ‌كاروانسرای‌ دیگری‌ با پلان‌ متفرقه‌ به‌جا مانده‌ كه‌ به‌ دوره‌ اواخر ساسانی‌ و اوایل‌ اسلام‌ مربوط‌ است‌.

برای نوروز به کرمانشاه سفر کنید (+ تصاویر)

  پل‌ خسرو ، بیستون
بر سر راه‌ قدیمی بیستون‌ به‌ تخت‌ شیرین‌ و سرماج‌، پایه‌های‌ عظیم‌ پلی‌ معروف‌ به‌ پل‌خسرو به‌ جا مانده‌ است‌. بنای‌ پل‌ خسرو را به‌ خسرو شاهنشاه‌ ساسانی‌ نسبت‌ می‌دهند. پل‌ خسرو تنها پلی‌ است‌كه‌ عرب‌ها از آن‌ گذشته‌ و پس‌ از عبور از تخت‌ شیرین‌ و سرماج‌ به‌ نهاوند رفته‌ و یزدگرد سوم‌ آخرین‌ شهریارساسانی‌ را در آن‌ شهر مغلوب‌ كرده‌اند. پل‌ خسرو با گذشت‌ زمان‌، آسیب‌ فراوان‌ دیده‌ است‌، به‌ طوری‌ كه‌ درروزگار صفویه‌ این‌ پل‌ غیر قابل‌ استفاده‌ بوده‌ است‌.

 برای نوروز به کرمانشاه سفر کنید (+ تصاویر)

  پرستشگاه‌ پارتی‌، بیستون
در شمال‌ حجاری‌ داریوش‌ در بیستون‌، آثار بنایی‌ از دوره‌ پارتی‌ باقی‌مانده‌ است‌. این‌بنا پرستشگاهی‌ است‌ كه‌ در زمان‌ اشكانیان‌ و همزمان‌ با آثار دیگر این‌ دوره‌ در بیستون‌ ساخته‌ شده‌ است‌. این ‌پرستشگاه‌ دوره‌ پارتی‌ كه‌ روبروی‌ تخته‌ سنگ‌ نقوش‌ اشكانی‌ قرار دارد، از دو صفه‌ تشكیل‌ شده‌ كه‌ بوسیله‌ 10 پله ‌بهم‌ مربوط‌ می‌شوند. این‌ پله‌ها به‌ طور نامنظم‌ تا نقش‌ ولگش‌ ادامه‌ دارد. در میان‌ صفه‌ بالایی‌، آتشدانی‌ از سنگ‌كنده‌كاری‌ شده‌ است‌. سفالینه‌هایی‌ از دوره‌ پارتی‌ در پیرامون‌ دامنه‌ كوه‌ بیستون‌ دیده‌ می‌شود.
شهرستان صحنه...
ما را در سایت شهرستان صحنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عبدالرضا محمدی sahneh-k بازدید : 305 تاريخ : سه شنبه 27 / 12 ساعت: 18:20

ر اساس یافته های جدید باستان شناختی 12 هزار سال پیش در منطقه زاگرس ایران کشاورزی می شده است.به گزارش عصر ایران به نقل از شبکه خبری " ان بی سی " آمریکا یافته های جدید باستان شناختی در منطقه تپه های چغا گاوانه در اسلام آباد غرب بقایایی از دانه های گندم، جو و عدس را از یک کلونی انسانی متعلق به 12 هزار سال پیش نشان می دهد.


بر اساس یافته های جدید باستان شناختی 12 هزار سال پیش در منطقه زاگرس ایران کشاورزی می شده است.به گزارش عصر ایران به نقل از شبکه خبری " ان بی سی " آمریکا یافته های جدید باستان شناختی در منطقه تپه های چغا گاوانه در اسلام آباد غرب بقایایی از دانه های گندم، جو و عدس را از یک کلونی انسانی متعلق به 12 هزار سال پیش نشان می دهد.

 

از سال 2009 حفاری هایی به رهبری " نیکولاس کونارد " باستان شناس دانشگاه " توبینگن" آلمان در این منطقه آغاز شده بود. 

هدف از این طرح مطالعاتی که "پروژه باستان شناختی زاگرس مرکزی(CZAP)" نام گرفته و یک برنامه  تحقیقاتی مشترک  بین ایران و انگلیس است،  پژوهش در مورد منشاهای یکجانشینی، اهلی گری و کشاورزی در غرب ایران است.

طبق فرضیه پشین دانشمندان، منشا کشاورزی در منطقه ای در غرب " هلال حاصلخیز"( دانشمندان اصطلاح هلال حاصلخیز را به عنوان منشا پیدایش کشاورزی در خاورمیانه نام می برند) در بین عراق و ترکیه و سوریه و اردن می دانستند اما با یافته جدید دانه هایی متعلق به 12 هزار سال پیش به همراه اشیایی از زندگی دوران سنگی انسان در تپه های چغا گاوانه در اسلام آباد غرب در استان کرمانشاه در منطقه زاگرس ، منشا پیدایش کشاورزی های اولیه را به ایران منتقل می کند.

نیکولاس کونارد که تحقیقات تحت رهبری او به یافته های جدید ختم شده،می گوید، پس از پیشنهاد یک همکار ایرانی پروژه تحقیقاتی شان، یک محوطه را به عمق 8 متر حفر کرده اند و به یک کلونی انسانی متعلق به 12 هزار سال پیش رسیده اند.

کونارد که یک سنگ شناس است صدها دانه جو و گندم و عدس را برای مطالعات بیشتر به همکار خود خانم " سیمون ریئل" در دانشگاه توبینگن آلمان می فرستد و وی در مطالعات بیشتر بر روی این دانه ها متوجه می شود این دانه ها متعلق به 12 هزار سال پیش هستند.



تحقیقات باستان شناسان در منطقه تپه های چغا در اسلام آباد غرب



دانه جو کشف شده زیر میکروسکوپ



ابزارهای سنگی کشف شده از محوطه

شهرستان صحنه...
ما را در سایت شهرستان صحنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عبدالرضا محمدی sahneh-k بازدید : 199 تاريخ : جمعه / 12 ساعت: 8:49


لَک قومی است ساکن غرب ایران. لکها به زبان‌های لکی و فارسی سخن می‌گویند. جمعیت آن‌ها حدود یک میلیون نفر است  (۲۰۰۲ میلادی).
سکونتگاه اصلی لک‌ها جنوب استان کرمانشاه، شرق استان ایلام و شمال غربی و غرب لرستان است. لک‌ها بیشتر در شهرهای الشتر، نورآباد، کوهدشت، هرسین، کنگاور، صحنه، شیروان، چرداول، دره شهر،آبدانان، تویسرکان، نهاوند، کرمانشاه و خرم آباد ساکنند.


مردم لک در پی مهاجرت‌ها در بیرون از منطقه لک‌نشین زاگرس نیز یافت می‌شوند. برای نمونه روستای لکستان در آذربایجان شرقی و عده‌ای از ساکنان میانکاله و روستای زاغ مرز از توابع بهشهر مازندران خود را لک می‌دانند چهاردولی‌های شهرستان شاهین‌دژ نیز شباهت به این قوم دارند. امروزه تیره‌هایی از این قوم در در استانهای قزوین، همدان، تهران و خراسان ساکن هستند. همچنین گروهی از لک‌ها

لَک قومی است ساکن غرب ایران. لکها به زبان‌های لکی و فارسی سخن می‌گویند. جمعیت آن‌ها حدود یک میلیون نفر است  (۲۰۰۲ میلادی).
سکونتگاه اصلی لک‌ها جنوب استان کرمانشاه، شرق استان ایلام و شمال غربی و غرب لرستان است. لک‌ها بیشتر در شهرهای الشتر، نورآباد، کوهدشت، هرسین، کنگاور، صحنه، شیروان، چرداول، دره شهر،آبدانان، تویسرکان، نهاوند، کرمانشاه و خرم آباد ساکنند.


مردم لک در پی مهاجرت‌ها در بیرون از منطقه لک‌نشین زاگرس نیز یافت می‌شوند. برای نمونه روستای لکستان در آذربایجان شرقی و عده‌ای از ساکنان میانکاله و روستای زاغ مرز از توابع بهشهر مازندران خود را لک می‌دانند چهاردولی‌های شهرستان شاهین‌دژ نیز شباهت به این قوم دارند. امروزه تیره‌هایی از این قوم در در استانهای قزوین، همدان، تهران و خراسان ساکن هستند. همچنین گروهی از لک‌ها در کشور عراق ساکن هستند
 
همچنین در عراق در خانقین کرکوک وبدره وموصل ساکنند.
 
به دلیل نزدیکی زبانی و فرهنگی، لک‌ها عموما شاخه‌ای از کردها یا لرها در نظر گرفته می‌شوند. برخی معتقدند واژه لک از ترکیب دو واژه لر و کرد تشکیل شده‌است اما قویترین نظریه که بیشتر باستان شناسان و زبانشناسان بدان معتقدند این است که زبان لکی بازماندهٔ فارسی پهلوی و اوستایی است و شباهت این زبان با کردی گورانی به این خاطر است که کردها نیز به عنوان یکی دیگر از اقوام ایرانی قسمتهای زیادی از زبان فارسی پهلوی را در زبان خود حفظ کرده‌اند و هیچ یک از آنها از دیگری گرفته نشده‌است بلکه هر دو برگرفته از فارسی پهلوی هستند. مانند بسیاری دیگر از اقوام ایرانی.
 
از لحاظ نژادی هم باید گفت که لک‌ها بزرگترین شاخهٔ قوم لر می‌باشند. و لر بودن آنها هم از نام و نسب ایلات و طایفه‌های آن محرز و مشخص است.
 
پيشنهاد جديدي براي ساختار درختي زبان هاي غرب و مركزي ايران دارم . ساده و مختصر مي گويم تا سر فرصت راجع به آن مفصل تر و بر اساس مولفه هاي علمي امكان سخن فراهم شود.
 
چنين مي انگارم كه بايد زبان هاي غرب كشور و زبان هاي وابسته را بايد منشعب از زبان مادي دانست.
 
بر اين اساس نامگذاري زبان ها را به اين شكل پيشنهاد مي دهم و تا زماني كه خود به يقين نرسم و نقد دوستان را نشنوم بر آن اصراري ندارم.
 
زبان مادي:
 
زبان كردي(شامل سوراني و زازا و...)
 
زبان بلوچي
 
زبان تاتي( شامل الموتي و ...)
 
زبان زند و وند(شامل لكي و ايلامي و كلهري و...)
 
لک ها گروهی مستقل از اقوام آریایی هستند که در استانهای لرستان، کرمانشاه، ایلام، همدان، کرکوک، خانقین و بخشهایی دیگر از کشور عراق سکونت دارند. گروه هایی نیز به مناطق متعدد کشور از جمله به شهرستان های کجور، کلاردشت، تیت دره، مکارود در شمال و گروهایی نیز به استان های فارس، قزوین، شمال خراسان و ورامین در استان تهران تبعید شده اند. این قوم یکی از سه شاخه ی اصلی اقوام آریایی به نام مادها هستند که نخستین حکومت و تمدن مدرن را در غرب ایران زمین بنیان نهادند. زبان آنها بازمانده زبان های اصیل اوستایی و پهلوی است که به دلیل شرایط خاص جغرافیایی این مناطق، کمتر دچار تغییر و تحول شده است.
 
زبان لکی در میان مردمان ساکن در جنوب نواحی غربی ایران (در قسمتهایی از کرمانشاه و ایلام) و نواحی سردسیر شمال و شمال غربی استان لرستان رایج است و هم اکنون انبوهی از مردمان این مناطق بدان تکلم می‌کنند. حوزه گسترش گویش لکی به ترتیب از شمال شرق به شمال غرب عبارتند از :
 
بخش چقلوندی یا هرو در شمال شرق،زاغه و بخش‌هایی از شهرستان بروجرد. بیشتر لک زبانان بروجرد در بخش سیلاخور(منطقه چالان چوالان)هستند.
 
شهرستان سلسله یا الشتر در شمال
 
شهرستان دلفان یا نورآباد در شمال غرب
 
مناطق شمال و شمال غربی شهرستان کوهدشت و نواحی شمالی بخش چگنی
 
بخشهايي از شهرستان شيروان چرداول-دره شهر و آبدانان.
 
در کردستان عراق(جنوب کردستان) تعداد گویشوران لک بیشتر از ایران است.
 
شهرهای صحنه،کنگاور،سنقرودینوردر استان کرمانشاه و بخش‌هایی از تویسرکان، نهاوندواسدآباد در استان همدان.
 
در میان مناطق یاد شده، دهستان قلایی واقع در جنوب شهرستان سلسله و نیز طوایف امیر، در شمال دشت الشتر به گویش لری تکلم می‌کنند. شهرستان دلفان در بخش لکی‌زبان مرکزیت دارد و تقریبآ همه اهالی آن به لکی سخن می‌گویند، از اینرو می‌توان این شهرستان را مرکز لکستان دانست.
 
گویش لکی با گویش‌های جنوبی زبان کردی به ویژه گویش‌های سورانی و گورانی نزدیکی دارد و از دیدگاه زبانشناختی لکی حلقه میانی زبان‌های کردی‌تبار و فارسی‌تبار به شمار می‌آید. زبان کردی و شاخه‌های متعدد آن از دیدگاه تحولات تاریخی زبانها و لهجه‌های ایرانی جزو زبان‌های "شمال غربی" ایران محسوب می‌‌گردند. البته برخی ادعا کرده‌ اند که‌ زبان لکی عضوی خارج از زبان کردی و لری می‌‌باشد. درتاریخ‌های گذشتگان از جمله تاریخ گزیده نوشته حمدالله مستوفی از الشتر به عنوان یکی از ایالات بزرگ کردستان یاد شده است.
 
. دیگر اثر مشهور شاهنامه لکی است که اخیرا انتشارات اساطیر آن را منتشر کرده است و...
 
مردمان لک
 
وبگاه مردمان لک، پایگاه پژوهشی زبان، جغرافیا، تاریخ و فرهنگ مردمان قومی است که مورد کم مهری زمانه ی پیشین قرار گرفته و داشته های کهنشان در دست اعصار به یغما رفته است. این وبگاه تلاشی است برای معرفی و بازشناخت هویت قوم لک و بیان ناگفته های بسیاری که در مورد آن وجود دارد. دریغا از باباطاهر ها، کریم خان زند ها، گنجعلی خان ها، ترکمیر ها، ملاپریشان ها، بابایادگار ها و ... که لک بوده اند و امروزه به اشتباه لر و یا کرد نامیده می شوند. از بخش های مختلف این وبگاه می توان به بخش های زبان و ادبیات لکی، طوایف لک، شاعران لک، شعر لکی، آداب و رسوم لکها و... اشاره نمود.
 
در بخش معرفی وبگاه مردمان لک می خوانیم که: "لک ها مردمانی با تاریخی کهن و از نژاد بومیان ایران هستند که در استانهای لرستان، کرمانشاه، ایلام، همدان، شوروی سابق، کرکوک، خانقین و بخشهایی دیگر از کشور عراق سکونت دارند. لک ها را امروزه به اشتباه لر و کرد می نامند که این تصوری پنداری صد در صد اشتباه است. از لک ها گروره هایی نیز به مناطق متعدد کشور از جمله به شهرستان های کجور، کلاردشت، تیت دره، مکارود در شمال و گروهایی نیز به استان های فارس، قزوین، شمال خراسان و ورامین در استان تهران تبعید شده اند. زبان لکی بازمانده زبان های اصیل اوستایی و پهلوی است که به دلیل شرایط خاص جغرافیایی این مناطق، کمتر دچار تغییر و تحول شده است." همچنین مدیر این وبگاه که با نام مستعار "مهر پارسی" به فعالیت خود ادامه می دهد، تعدادی از تحقیق ها و پایان نامه های دانشجویی مربوط به مناطق لک نشین را برای دانلود در وبگاه قرار داده است. افزون بر موارد یاد شده در بالا، فایل الکترونیکی برخی کتب به نگارش در آمده درباره ی قوم لک و همچنین بخش هایی از سایر کتب لکی در این وبگاه موجود است.
 
وبگاه مردمان لک فعالیت خود را از نخستین روزهای فروردینگان 87 (مانگ پنجه در گاه شمار لکی) آغاز نموده و پس از گذشت یک ماه از آغاز فعالیت آن با میانگین پست یک مطلب در هر روز، به ایفای نقش مفیدی در بیان هویت مردمان لک پرداخته است.
 
مدیر این وبگاه در نامه ی ارسالی به سایت لکستان بیان می دارد که: "بر آنیم تا لک ها از آشفتگی تاریخی-هویتی سال های اخیر بیرون گشته و به تاریخ و فرهنگ دیرینه خود آگاه شوند. به ویژه دانشجویان لک زبان که شوربختانه در دانشگاه ها و جوامع بزرگتر خود را به اشتباه غیر عمد، لر و یا کرد می دانند. بدون شک قائل نبودن هویتی مستقل برای مردمان قوم لک در طول سالیان گذشته سبب گشته تا محققان و پژوهشگران این دیار تلاشی برای پی جویی احوال این مردمان نداشته باشند. لک زنده است و لکستان ماوای دیرینه اوست" همچنین در بخش لینکستان این وبگاه، لیست جامعی از سایر وبلاگ ها و وب سایت هایی که در زمینه لک و لکستان فعالیت می کنند وجود دارد.
 

 
نام لک در زمان صفویه
 
 
 
در عالم آرا عباسی (چاپ تهران ص 762) صورت اکراد و الواری که در عهد شاه عباس برتبه ایالت و خانی و سلطانی رسیده­اند مذکور است. در این کتاب از نفس سلطان گروس «حاکم قلعه لک بغداد و توابع درتنک» نیز نام برده شده است (رشید یاسمی، 208) اگرچه نوع کاربرد لک و هم­نشینی آن با بغداد محل سوال است، ولی برداشت رشید یاسمی مولف گرانقدر کتاب کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او از این کلمه همان طایفه لک بوده است چرا که در بخش فهارس کتاب درباره کلمه مذکور می­نویسد: «از طوایف لر و کرد» (همان، 218).
 
 
 
گویش لکی، پیش از قرن ده
 
دکتر خانلری در تاریخ زبان فارسی می­نویسد  در آثار مورخان و جغرافیانویسان اسلامی گذشته از فارسی دری که زبان رسمی و اداری ایران بوده است و پهلوی جنوبی (پارسیک) که تا سه ـ چهار قرن بعد از اسلام زبان دینی ایرانیانی شمرده­ می­شد که به آیین زرتشتی باقی مانده بوده­اند از چندین گویش دیگر نام برده­اند.
 
دکتر خانلری تعداد این گویش­ها را که در کتب قرن سوم تا دهم هجری ذکر شده چهل می­داند. در میان این گویش­ها از گوش «همدانی و زنجانی» به نقل از مقدسی ذکر کرده است که بنابر تجمع تاریخی لک­ها در همدان ـ که جداگانه به بحث گذشته شده است ـ و نیز مثالی که مقدسی آورده است احتمالاً منظور همان گویش لکی و یا حداقل سرشاخه گویش لکی است. خانلری در این باره می­نویسد: مقدسی درباره گویش این ناحیه ـ همدان و زنجان ـ تنها دو کلمه ذیل را ثبت کرده است: واتم و واتوا (گفتم ـ گفتند در لکی امروز:  وتم و وتو) ]احسن التقاسیم ص 378[ شمس قیس رازی یک دو بیتی را در بحث از وزن فهلویات آورده و آن را زبان «مردم زنگان و همدان» می­شمارد ]المعجم ص 105[ حمدالله مستوفی درباره مردم زنجان می­نویسد: زبانشان پهلوی راست است ]نزهة القلوب ص 67[ (خانلری، 1352، 25).
 
اگرچه زبان غالب امروز زنجان و همدان ترکی است اما این نشانی­ها که در نزهة القلوب و المعجم و احسن التقاسیم از زبان­های ایرانی در این مناطق است که با عنایت به واژگان به جای مانده همان لکی یا سرشاخه لکی است. به هر روی زبان­ها به یک باره و یک شبه شکل نمی­گیرند و زبانی که در قرن هشتم ادبیات دارد لابد در قرون ماضی هم گویشورانی داشته است، موضوع جابه­جایی جغرافیایی هم چندان طبیعی و رایج است که از حوصله بحث خارج است.
 
 
 
معنای لک lak
 
واقعیت آن است که ریشه واژه لک نامعلوم است و نباید اصراری بر یافتن معنای آن داشت بسیاری از نام­های اقوام اینگونه­اند. مگر کسی معنای روشنی از ریشه واژه «ترک» یا «کرد» و یا حتی «لر» به دست داده است؟ با این همه از آنجا که در فرهنگ­ها و لغت­نامه­ها معانی مختلفی برای واژه­ای با این تلفظ آمده بسیاری را به خطا بر آن داشته است که آن­ها را در معنای لک بیاورند در این جا ضمن آنکه این گمانه­ها را می­آورم بر باور خود تأکید می­کنم که احتمال آنکه این معانی با نام قوم لک در ارتباط باشد تردید جدی وارد است.
 
 
 
الف) به معنای صدهزار
 
در برهان قاطع آمده است: «لک بفتح اول و سکون ثانی صدهزار را گویند یعنی عدد هر چیز که به صدهزار رسید آن را لک خوانند» (برهان: 1900) و دکتر معین بر این معنی­ حاشیه زده است که هندی است (به نقل از غیاث) در هندوستانی: لاک، از سانسکریت (همان)
 
در فرهنگ رشیدی و فرهنگ پنج بخشی آمده است: عدد معروف یعنی صدهزار
 
عنصری گوید:
 
دو لک ز لشگر او شد بزیر خاک نهان
 
و بدین معنی در اصل هندی است.
 
(فرهنگ رشیدی: 1319)
 
 
 
دائره المعارف اسلام که توسط انتشارات بریل در هلند در اینترنت منتشر می شود، در مورد قوم لک، این قوم را جزئی از قوم کرد دانسته است.
 
در بخش انگلیسی دائره المعارف ویکی پدیا نیز لک ها را جزئی از کردها انگاشته اند. سایت اتنو لوگ نیز لک ها را کرد دانسته است. جالب این است که مترادف "لکی" را "الکی" دانسته است. این هم نشاندهنده میزان علمیت این سایت مرجع است!
 
دوستان علاقه مند می توانند نظرات خود را در مراجع بالا ابراز دارند تا ایراد موجود برطرف شود. به راستی خنده دار است که دیگران و آن هم با این اطلاعات محدودشان، هویت ما را به صورت تحریف شده ای تعریف کنند.
 
 
 
قوم لک
 
زاگرس نشينان قوملكقوم لك يكي از اقوام ايراني ساكن در منطقه غرب ايرانهستند و به عبارتي جزو زاگرس‌نشينان به حساب مي‌آيند. پراكندگي جغرافيايي لك‌ها از حيث پراكندگيدر ميان چهار استان غرب كشور قرار دارند. يعني درجنوب استان همدان، شمال غربي و غرباستان لرستان، شمال شرقي و شرق استان كرمانشاه و قسمتهاي شمالي استان ايلام، زندگيمي‌كنند...گفتني است در زمان فتحعلي شاه قاجار چند تيره از لك‌ها بهظهران چاي زنجان رفته و ساكن شدند. ويليام پرايس كه سمت منشي‌گري سرگور اوزلي راداشت به هنگام سفر طولاني خود از بوشهر به آذربايجان در اين ده ‌ماند و در سفرنامهخود به نام منزل به منزل، در منزل 54 از آنها ياد كرده است.دره سيمره دره سيمره بخش اصلي سرزمين لك‌ها را تشكيل مي‌دهد. اين دره در غرب كشور و درميان رشته كوههاي زاگرس قرار دارد. منطقه سيمره از استان همدان تا استان ايلام رادر برمي‌گيرد. از شمال محدود است به استان همدان كه تقريبا يك ششم از خاك اين استانرا شامل مي‌شود. از سمت جنوب به جلگه دزفول و كبيركوه در استان ايلام ختم مي‌شود وبيش از چهل درصد خاك ايلام را در برمي‌گيرد. از سمت غرب محدود است به استانكرمانشاه و اشغال يك سوم از خاك اين استان و از سمت شرق به استان لرستان محدودمي‌باشد كه 65 درصد از جمعيت اين استان را لك‌ها تشكيل مي‌دهند. سيمره يكي ازدره‌هاي باستاني غرب كشور است، كشفيات باستان شناسي - به ويژه مفرغهاي لرستان - وهمچنين نمادهاي تاريخي فراوان حاكي از قدمت زندگي بشر و تمدن‌هاي باستاني در اينمنطقه است راولينسون مي‌گويد: (به نظر من سيمره در اصل سمبنه )sambana( بوده كهآنهم تحريفي است از سبدان )sabadan( يعني همان شهري كه ديدرو از آن نام برده واسكندر هنگامي كه براي بازديد ازكلني از شوش عازم شهر (celonسيروان يا كيلون) بودهاز آن عبور كرده است. به نظر مي‌رسد دژ محكمي كه در كوه‌هاي شرق تيسفون وجود داشتهو خسرو پرويز به هنگام تهديد تيسفون از طرف امپراطور هراكليتوس زنان و فرزندان خودرا به آنجا منتقل مي‌كرده در سيمره قرار داشته است.)زبــان زبان يكي ازساخت‌هاي موثر در ارتباط بين اعضاي يك جامعه است.‌‌ (زبان نحوه ديدن انسان و تفكراو را شكل مي‌دهد يعني هم برداشت از خودش و هم برداشت از جهانش، زبان واسطه‌اي استكه ما در آن زندگي مي‌كنيم.) قواعد زباني فهم افراد از جهان فرهنگيشان را شكلمي‌دهد. همچنين با ارائه دركي مشترك سبب سهولت روابط اقتصادي، اجتماعي، سياسي وترجيح قائل شدن براي استراتژي‌هاي فردي و جمعي است. وجود وحدت زباني براي قوميت تاآنجا با اهميت است كه رونالد برتون مي‌گويد: (اگر عدم پيوستگي يا نبود پايگاهسرزميني مانع اصلي بر سر راه تشكيل يك دولت يا زير دولت (قوم) است نبود هويت زبانييا انسجام زباني نيز مي‌تواند مشكل بزرگي در اين زمينه به حساب آيد. در چنينچشم‌اندازي است كه تمام جنبش‌هاي قومي تاكيد خود را بر ضرورت حفاظت از زبانهاي موردتهديد بر ايجاد وحدت زبان در شرايط نبود چنين وحدتي و ايجاد استانداردهاي مشترك وسرانجام بر گسترش زبان در تمامي بخش‌هاي قوم مي‌گذارد.)
 
 
 
پراكندگي زبان لكي منطبق بر پراكندگي جغرافيايي آنهاست (به طوركلي محدوده زبان لكي از تلمبه خانه شركت نفت رازان واقع در شمال شرقي خرم‌آباد شروعو از آنجا به صورت نيم دايره‌اي به جانب غرب ادامه يافته و منطقه هرو،الشتر، خاوه(دلفان) را در بر گرفته و سپسمناطقي را از استان كرمانشاه چون دهستان هرسين و قسمت جنوبي دهستانهاي عثمانوند وجلالوند را فرا مي‌گيرد. اين زبان در مناطقي از استان ايلام نيز رايج است، چنانكهمحدوده آن از دهستان زردلان شروع و سراسر دهستان هليلان را در برمي‌گيرد... دامنهزبان لكي در استان ايلام از هليلان به طرف سيمره كشانده مي‌شود. بيشتر اهالي سيمرهبه زبان لكي گفتگو مي‌كنند.) تحقيقات زيادي در مورد ريشه‌هاي تاريخي زبانلكي صورت نگرفته است. سرهنري راولينسون اولين كسي است كه به طور مشخص متوجه رابطهبين زبان لكي با زبان پارسي باستان شد. وي مي‌گويد: (زبان لري (لكي) با كرديكرمانشاهي كمي فرق دارد و اگر كسي به يكي از اين دو گويش آشنا باشد ديگري را بهراحتي ميفـهمد) تاكنون اين گويش‌هاي رايج در منطقه كوهستاني زاگرس را بازمانده زبانپهلوي مي‌دانستند ولي به عقيده نگارنده اين نظر بي‌اساس است، من بر اين پندارم كهزبان لري (لكي) از فارسي باستان مشتق شده كه همزمان با زبان پهلوي به طور جداگانه ومشخص صحبت مي‌شده است. پس از زبان، موسيقي برجسته‌ترين ويژگي هويت قوم لك است. نغمه‌ها، آواها و آوازهاي باقيمانده از موسيقي لكي بيانگر اصالت، ريشه‌دار بودن وخاص بودن است. موسيقي لك‌ها از حيث محتوايي شديدا تحت تاثير محيط طبيعي، نوع معيشتو آداب و سنن است. در چندين دهه گذشته كه اين منطقه بيشتر روستايي و كوچ‌نشينبوده‌اند در انجام فعاليت‌هاي روزمره و مراسمي چون عروسي و عزا، موسيقي نقش فعاليداشته است. گفتني است از سازهاي رايج در اين منطقه سرنا، دهل، ني و تنبور رامي‌توان نام برد. آداب و رسوم از آنجا كه لك‌ها بخشي از كشور ايرانهستند، از حيث رسوم با ديگر ايرانيان شباهت‌هايي دارند از جمله عيد نوروز، چهارشنبهسوري، عيد قربان، عيد سعيد فطر. علاوه بر اشتراكات مذكور آنها رسوم خاص خود را نيزدارند كه قابل دسته‌بندي به دو گونه‌اند. اول، رسومي كه با ورود مدرنيته حضورچنداني در زندگي آنها ندارند. اين رسوم اغلب مناسك گذار هستند. مانند دنان روكي (مراسم دندان درآوردن كودكان) و ... دوم، رسومي كه عليرغم ورود مدرنيته نه تنها ازبين نرفته‌اند بلكه با قدرت بيشتري همچنان خود را مي‌نماياند مانند مراسم عزاداري (پرس يا چمر) و مراسم عروسي. مورد اول هيچ گونه عنصر فرهنگي از ديگر فرهنگها رانپذيرفته است و خاص لك‌هاست اما مورد دوم عناصري از ديگر فرهنگ‌ها را پذيرفته استيا به عبارتي ديگر تحت تاثير جهاني شدن قرار گرفته است. پديده مرگ در ميانلك‌ها اهميت زيادي دارد برخلاف ديگر جاهاي اين كره خاكي كه مرگ تحت نظارت نظام‌هايتخصصي و اتاق‌هاي بيمارستان و به دور از حضور افراد خانواده، دوستان و آشنايان طيمي‌شود، در ميان لك‌ها با يك وداع كاملا عاطفي، انساني و با آرامش تمام و در كنارعزيزان صورت مي‌پذيرد. همه اقوام، دوستان و آشنايان به بالين فرد در حال احتضاردعوت مي‌شوند تا وي به راحتي مرحله گذر به جهان ابدي را طي كند. بعد از مرگ تمامطوايف و آشنايان براي مراسم خاكسپاري (سرلش) دعوت مي‌شوند، اكثر افراد اين دعوت رامي‌پذيرند. اغلب بيش از آن تعدادي كه دعوت مي‌شوند در اين مراسم حضور مي‌يابند. دراين مرحله مراسم بزرگي براي متوفي برگزار مي‌شود هر چند كه ممكن است برخي اين مراسمرا اتلاف وقت و سرمايه تلقي كنند، اما بنظر مي‌رسد كه چنين نيست چرا كه اولا اينمراسم همبستگي اجتماعي را دوباره تحكيم مي‌بخشد و دوم اينكه بازماندگان متوفي بهراحتي با مرگ عزيز از دست رفته‌شان كنار مي‌آيند. 
 
قبل از پرداختن به تاریخ این طایفه لازم است به شبهه برخی از لرها وكردها پاسخ داده شود كه لكهای باستانی ایرانی را هر كدام به خودشان منتسب می كنند، لكها از لحاظ فرهنگی، احساسی و مذهبی و بسیاری از مولفه های قومی خصوصا پوشش (كردی و لری) خود را مستقل از قوم كرد و لر می دانند. زبان لکی یک زبان زیبا و آهنگین است که در غرب ایران استفاده می شود. اما نام و آوازه اش هنوز پس از عمری طولانی و دراز زیاد گسترش نیافته است و بیشتر جزء زبان لری و یا کردی و یا فارسی به گویش کردی محسوب می شود.
 
اگر بخواهیم زبان لکی را به یکی از زبان های زنده حال ایران تشبیه کنیم شاید بهترین نمونه زبان کردی باشد که واژه های مشترک زیادی با لکی دارد. کرد زبانان از نظر جغرافیایی نیز نزدیکی زیادی با اقوام لک دارند. اما این دو موضوع با توجه به این که زبان کردی گویش و واژه های و دستور متفاوت دارد موجب نمی شود که زبان لکی را یک بخش از کردی بدانیم. همچنین از نظر سیاسی و جغرافیایی اقوام لک نشین اکثراً زیر مجموعه از لرها هستند اما شباهت لری به لکی بسیار کمتر از کردی به لکی است. و همچنی کرد ها اقوام چهاردولی ها را عجم می خوانند عجم نامیست که اعراب به ایرانیان و پارسیان میدادند.
 
در لکی واژه های باستانی و کهن فارسی به قدر زیادی وجود دارد. وجود و شکل قدیمی و اصیل برخی واژه ها و شیوه ی جمله بندی اصیل در این زبان بسیار جذاب است. از این رو است که می توان ابراز کرد که زبان لکی به جا مانده ی زبان های پارسی باستان و پهلوی است پارسی باستان زبانی است که در زمان هخامنشیان مستعمل بود و ریشه ی زبان فارسی امروزی است. واژه هایی می توان پیدا کرد که با زبان های پهلوی اشکانی و پارسی میانه مشترک هستند می توان گفت که مهم ترین مآخذ لکی زبان پارسی باستان است همچنین زبان لکی باقی مانده زبان اوستایی است و شباهت بسیار زیادی در مورد ریشه های زبان لکی و اوستا دیده شده است برای مثال در لکی ریشه اکثراً یک واجی است و گاهی به صورت کسره و یا یک حرف هم در می آیند در زبان اوستا نیز به همین گونه است ریشه ترکیب دهنده ی بنیادی واژه است. از ریشه دیگر قسمت های کلام مانند اسم ها و صفت ها و فعل ها و غیره ساخته می شوند در اوستا یک ریشه همیشه یک هجایی است که فقط یک صدا دارد.
  
 گویش چهاردولی از زبان لکی
 
اما به قول هرتسفلد قرابت زبانی نمی تواند قرابت نژادی وقومی را سبب شود به خاطر قدرتمند بودن وسواركارانی ماهر هركدام از حكومتها كه سر كار می آمدند اینان را سركوب و تبعید می كردند كه طایفه بزرگ چهاردولی ها از لكها از این امر مستثنی نبوده اند. واما قصه تبعید اینان و جدایی از لكستان. اين ايل در اكثر در شهرستان شاهين دژ و شهر محمود‌آباد زندگي مي كنند
 لکستان
 
منطقه ای بین چهار استان همدان٬ ایلام٬ کرمانشاه و لرستان تقسیم شده است منطقه لکستان نام دارد. چهار شهرستان به نام های شهرستان دلفان و شهرستان کوهدشت شهرستان سلسله در استان لرستان و شهرستان هرسین در استان کرمانشاه لکنشین هستند. شهرستان دلفان مرکز این قوم است. ولی در شهرستان خرم آباد و شهرستان بروجرد و شهرستان نهاوندوکرمانشاه ودره شهروپلدختر هم اقوام لک بسیاری وجود دارد.
 
کریم خان زند را بشناسانیم
 
خاندان زنداز لک های لرستان قدیم می باشد، خاستگاه اولیه اش در لرستان بزرگ سابق و در منطقه ملایر از استان امروزین همدان می باشد.
 
بعد از به سلطنت رسیدن کریم خان زند، افراد زیادی از طایفه زند با او به پایتخت (شیراز) رفتند.
 
هجوم قاجاریه و نیز خیانتهائی که به حکومت زند شد، باعث سرنگونی این حکومت گردید.
 
آقامحمدخان قاجار که کینه بزرگی از خاندان زند به دل داشت، اقدام به قتل عام خاندان زند نمود. باقی مانده این خاندان را نیز به بیابانهای خشک و کویری اطراف قم تبعید کرد.
 
از این روست که امروزه تعداد زیادی از بومیان قم از خاندان زند می باشند؛ به گونه ای که فامیل های زند و گائینی، از فامیل های اصلی و سنتی قم می باشند. زبان مورد تکلم در بسیاری از روستاها و نواحی قم و از جمله در دهستان حاجی آباد لک ها، زبان لکی می باشد.
 
متاسفانه ضعف ماخذ شناسی در مورد قم لک باعث آن شده است که حتی این حقیقت روشنتر از خورشید که کریم خان و خاندان زند، لک می باشند، مورد اشاره مورخان قرار نگیرد.
 
متاسفانه بسیار اندکند منابعی که کریم خان زند را از قوم لک دانسته باشند. برای مثال این سایت کریم خان را از قوم لک دانسته است. این سایت نیز کریم خان را از قومی لرـ کرد دانسته است. ازبازمانده های شاه زندی می توان از حاج مرتضی لک نام برد که در تبریز سکونت داشته اند و خانواده های مجدد شهروز از اعقاب حاج مرتضی لک می باشند و برای اثبات تاریخچه اجدادی به قدمت
 
از همین رو در اعصار بعدی نیز مورد توجه شاهان صفویه قرار گرفته و بنا به مصالح سیاسی افراد ایل را جهت پاسداری از حكومت به كار می گرفتند، به گونه ای كه در جنگ چالدران از سواران چهاردولی استفاده كردند. 
 
  شهرستان صحنه...
ما را در سایت شهرستان صحنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عبدالرضا محمدی sahneh-k بازدید : 945 تاريخ : جمعه 11 / 11 ساعت: 19:6

اماکن مذهبی شهرستان،آثارباستانی شهرستان،....

sahne1.jpg


اماکن مذهبی - صحنه: 

امام‌زاده‌ دده‌ بكتر – صحنه: در جنوب‌ روستاي‌ بكتر در 30 كيلومتري‌ شمال‌ غرب‌ صحنه‌ بر روي‌ تپه‌اي‌ بنايي‌ ازسنگ‌ و گل‌ وجود دارد كه‌ مشتمل‌ دو قسمت‌ اصلي‌ است‌: قسمت‌ اول‌ را (جمع‌ خانه‌) مي‌نامند كه‌ بنايي‌ مستطيل‌ شكل‌ با دري‌ كوتاه‌ و سرگير دارد و قسمت‌ دوم‌ بناي‌ چهار گوش‌ اصلي‌ بقعه‌ است‌ كه‌ سقفي‌ تير ريزي‌ دارد. برجستگي‌ مستطيل‌ شكلي‌ در وسط‌ بقعه‌ قرار دارد كه‌ بر سطح‌ آن‌ سنگ‌ قبري‌ با خط‌ كوفي‌ است‌ كه‌ بر اثر پاخوردگي‌ زياد قسمت‌ اعظم‌ آن‌ سائيده‌ شده‌ است‌. پيرامون‌ بقعه‌ و جمع‌ خانه‌ قبرستاني‌ بزرگ‌ است. 

امام‌زاده‌ محمود – صحنه: امام‌زاده‌ محمود در دهستان‌ دينور از توابع‌ شهرستان‌ صحنه‌ واقع‌ شده‌ است‌. بناي‌ بقعه ‌طرح‌ چهار ضلعي‌ دارد كه‌ بر روي‌ حاشيه‌ سنگ‌ قبر آن‌ ، آيت‌ الكرسي‌ و بر سطح‌ آن‌ ، صلوات‌ كبيركنده‌ شده‌ است‌. ضريح‌ مشبك‌ چوبيني‌ بر روي‌ قبر نهاده‌ شده‌ است‌. مردم‌ منطقه ‌، صاحب‌ بقعه‌ را امام‌زاده‌ محمود بن‌ امام‌ موسي‌الكاظم‌ (ع‌) مي‌نامند. در جانب‌ غرب‌ امام‌زاده ‌، (گورستان‌ كوفي‌ شيرخان‌) قرار دارد كه‌ سنگ‌ قبرهاي‌ بسيار جالبي ‌با خط‌ كوفي‌ تزئيني‌ و خط‌ نسخ‌ دارد. قدرت‌ هنرنمايي‌ خطاطان‌ و حجاران‌ اين‌ سنگ‌ قبرها ، نشانه‌ موقعيت ‌فرهنگي‌ ممتاز منطقه‌ در گذشته‌ است‌. تعدادي‌ از اين‌ سنگ‌ قبرها تاريخ‌ قرن‌ ششم‌ هجري‌ قمري‌ دارد. 

زيارتگاه‌ شوق‌ علي‌ - صحنه: در منطقه‌ دربند شهرستان‌ صحنه ‌، در حد فاصل‌ مقبره‌ كيكاووس‌ و استودان ‌، زيارتگاهي‌ متعلق‌ به‌ اهل‌ حق‌ دارد. كه‌ كتيبه‌ بزرگي‌ دارد. بر سمت‌ راست‌ نوشته ‌، نقش‌ سواري‌ است‌ بر روي‌ سنگ ‌كنده‌ كاري‌ شده‌ است. 

آثار تاریخی - صحنه:

پل‌ خسروي‌ - صحنه: بر سر راه‌ قديمي‌ دينور به‌ صحنه‌ ميان‌ روستاهاي‌ بابا كمال‌ و احمد آقا ، بر روي‌ مسيرقديمي‌ رودخانه‌ كنگرشه‌ (كنگرشاه‌) پايه‌هاي‌ قديمي‌ پلي‌ باقي‌ مانده‌ است‌. طول‌ پل‌ در حدود 100 متر است‌ وپنج‌ چشمه‌ دارد. با توجه‌ به‌ مصالح‌ قلوه‌ سنگ‌ و تخته‌ سنگ‌ و ملاط‌ كه‌ در اين‌ پل‌ و پل‌ خسروي‌ بيستون‌ بكاررفته ‌، اين‌ پل‌ نيز به‌ دوره‌ ساساني‌ تعلّق‌ دارد. 

قلعه قه‌لامروان‌ (قلعه‌ مروان‌) – صحنه: اين‌ قلعه‌ در روستاي‌ كندوله ‌، مركز دهستان‌ كندوله‌ از توابع‌ بخش‌ دينورشهرستان‌ صحنه‌ قرار دارد و بر بالاي‌ كوه‌ (لمه‌قه‌لا) در شمال‌ شرقي‌ كندوله‌ واقع‌ شده‌ است‌. آثار باقيمانده‌ از قلعه ‌نشان‌ مي‌دهد كه‌ مصالح‌ آن‌ از سنگ‌ و ملاط‌ گچ‌ است‌. گفته‌ مي‌شود كه‌ مروان‌ خليفه‌ اموي‌ در زماني‌ كه‌ فراري ‌بود ، در اين‌ قلعه‌ زندگي‌ مي‌كرده‌ است. 

‌قلعه قه‌ لاي‌بزه‌رو (قلعه‌ بزه‌ رود) – صحنه: قلعه‌ بزه‌ رود در 50 كيلومتري‌ شمال‌ غربي‌ صحنه‌ در ميان‌ باغ‌هاي‌ سيب‌ قرارگرفته‌ است‌. از بناي‌ اصلي‌ قلعه ‌، يك‌ رديف‌ اطاق‌ كه‌ با آجر و ملاط‌ گچ‌ ساخته‌ شده ‌، در ضلع‌ جنوبي‌ و بقاياي ‌ديواري‌ از گل‌ و سنگ‌ در ضلع‌ شمالي‌ به‌ جامانده‌ است‌. آجر پاره‌ها و سفالينه‌هاي‌ لعابدار فراواني‌ در پيرامون‌ آن‌ ديده‌ شده‌ است‌. بيشتر سفالينه‌ها به‌ دوره‌ صفوي‌ مربوط‌ است. 

‌قورواغه‌ تپه‌ (تپه‌ قرباغه‌) – صحنه: در جنوب‌ شرقي‌ صحنه‌ با فاصله‌ 2 كيلومتر، دو تپه‌ باستاني‌ وجود دارد كه‌ تپه‌ بزرگتر به‌ قورباغه‌ تپه‌ معروف‌ است‌. تپه‌ دوم‌ كه‌ كوچكتر است‌ در جهت‌ شرقي‌ اين‌ تپه‌ قرار دارد. سطح‌ تپه‌ واراضي‌ مزروعي‌ پيرامون‌ آن ‌، از سفالينه‌هاي‌ منقوش‌ و ساده‌ پوشيده‌ شده‌ است‌. سفال‌ منقوش‌ آن‌ با سفال‌ تپه‌گيان‌ سوم‌ و گودين‌ سوم‌ و همچنين‌ با كهن‌ترين‌ تمدن‌ تپه‌ سگزآباد دشت‌ قزوين‌ قابل‌ مقايسه‌ است.

حمام‌ پاچمن‌ - صحنه: اين‌ حمام‌ قديمي‌ در محله‌ پاچمن‌ شهر صحنه‌ واقع‌ شده‌ است‌. در ورودي‌ حمام‌ جنوب ‌غربي‌ است‌ و به‌ سربينه‌ باز مي‌شود. بناي‌ سربينه‌ 8 ضلعي‌ است‌ و چهار صفه‌ بزرگ‌ دارد كه‌ در بين‌ اين‌ صفه‌ها ، چهار صفه‌ كوچك‌ در جنوب‌ غربي ‌، محل‌ ورود به‌ سربينه‌ است‌. در وسط‌ سربينه‌ حوضي‌ با 16 ترك‌ از سنگ‌تراش‌ ساخته‌ شده‌ است‌. مصالح‌ اصلي‌ بناء آجر، ملاط‌ گچ‌ همراه‌ با سنگ‌ لاشه‌ و سنگ‌ تراش‌ است‌. در جريان‌ نوسازي‌ حمام ‌، كف‌ و قسمتي‌ از ديوارهاي‌ آن‌ كاشي‌ و سيمان‌ كاري‌ شده‌ است. - كرمانشاه داراي فرودگاه بين المللي نيز است.

شهرستان صحنه...
ما را در سایت شهرستان صحنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عبدالرضا محمدی sahneh-k بازدید : 237 تاريخ : چهارشنبه 4 / 10 ساعت: 12:31

 

حمیدرضا حسینی
جدید آنلاین :داریوش شاه گوید: تو که از این پس، این نبشته را که من نوشتم یا این پیکرها را ببینی، مبادا که آنها را تباه سازی؛ تا هنگامی که توانا هستی آنها را نگاه دار." (کتیبه بیستون)


 

حمیدرضا حسینی
جدید آنلاین :داریوش شاه گوید: تو که از این پس، این نبشته را که من نوشتم یا این پیکرها را ببینی، مبادا که آنها را تباه سازی؛ تا هنگامی که توانا هستی آنها را نگاه دار." (کتیبه بیستون)
 
بیستون، مجموعه‌ای است تاریخی در فاصله حدود ۳۰ کیلومتری شرق کرمانشاه. این مجموعه و منظر طبیعی آن (کوه و دشت) در سال ۲۰۰۶ میلادی توسط سازمان یونسکو در فهرست میراث فرهنگی جهان ثبت شد.
 
کهن‌ترین آثار موجود در این محوطه، متعلق به دوران پارینه سنگی میانی و جدیدترین آنها مربوط به دوران صفویه است اما شهرتش را بیش از همه مدیون کتیبه و نقش برجسته داریوش اول هخامنشی (۵۲۱-۴۸۶ پیش از میلاد) است که در ارتفاع حدود ۸۰ متری از پای کوه، بر دل صخره نقر شده.
داستان کتیبه داریوش – معروف به کتیبه بیستون - چنین است که وقتی کمبوجیه، فرزند و جانشین کورش، برای فتح مصر به آن سرزمین لشکر کشید، یکی از مُغان به نام گئومات(Gaumata) علم طغیان برافراشت و خود را "بردیا" برادر کمبوجیه معرفی کرد. این در حالی بود که کمبوجیه پیش از رفتن به مصر، برادر خود را از ترس آن که مبادا در غیابش مدعی تاج و تخت شود، کشته بود.
 
بردیای دروغین با بخشودن مالیات سه ساله ایالات، موفق شد که تقریبا همگی را به اطاعت وادارد و چالش بزرگی را برای کمبوجیه و دودمان هخامنشی رقم زند. کمبوجیه به سرعت راه ایران را در پیش گرفت تا تاج و تخت خویش را بازستاند اما در میانه راه به طرز مشکوکی درگذشت.
 
چنین می‌نمود که مانع دیگری پیش پای گئومات باقی نیست اما هفت نفر از نجبای هخامنشی به رهبری داریوش بر ضد او قیام کردند و سرنگونش ساختند. بدین ترتیب، داریوش که متعلق به شاخه دیگری از دودمان هخامنشی بود به تخت نشست و پادشاهی از خانواده کورش به خانواده او منتقل شد.(۱)
 
داریوش دستور داد که داستان این پیروزی بزرگ را که به منزله نجات یافتن سلسله هخامنشی از سقوط حتمی بود، بر دیواره کوه بیستون نقر کنند. در آن زمان، کوه بیستون نه فقط از اهمیت مذهبی برخوردار بود بلکه از آن مهم‌تر، بر کناره شاهراه مرکز و غرب ایران به بین‌النهرین قرار گرفته و در معرض دید مسافران و کاروانیان بود.
 
بررسی‌های باستان شناسان و پژوهش‌های تاریخی نشان می‌دهد که کتیبه بیستون در یک مرحله ایجاد نشده است. در مرحله نخست، نقش داریوش در حالی که هشت همدست گئومات دست بسته در مقابلش صف کشیده بودند و خودِ گئومات زیر پایش لگدکوب می‌شد، همراه با کتیبه‌ای به خط میخی و زبان عیلامی بر دل صخره نقر شد. در این قسمت، نقش فروهر بر فراز پیکره داریوش و اسیران دیده می‌شود و یک کماندار و یک نیزه دار نیز پشت سر داریوش ایستاده‌اند.
 
بعدها که داریوش شورش سکاها را فرونشاند، نقش "سکایی تیزخود" به انتهای صف اسیران  افزوده شد و پس از آن نوشته‌های دیگری به خط میخی و به دو زبان بابِلی و پارسی باستان در کنار نقوش قدیمی قرار گرفت.
 
مهم‌ترین گفته‌های داریوش در کتیبه بیستون چنین است: معرفی داریوش و گستره شاهنشاهی او؛ داستان شورش گئومات و فرونشاندن آن؛ داستان سرکوب شورش‌های گوناگون در سرزمین‌های عیلام، بابِل، ماد، پارت، پارس، ارمنستان و مرو؛ تأکید بر راست بودن مفاد سنگ نبشته بیستون؛ مبرّا دانستن داریوش از پلیدی و دروغگویی و تبهکاری؛ درخواست از آیندگان برای نگاهداری کتیبه؛ دعا برای حافظان آن و نفرین بر آسیب زنندگان.
 
در دوره‌های بعد که ‌زبان‌ها و خطوط باستانی به دست فراموشی سپرده شد، کتیبه بیستون نیز ناخوانا شد؛ نه تنها کسی نمی‌توانست متن آن را بخواند، بلکه اصلا معلوم نبود که از آنِ چه کسی و مربوط به چه دوره‌ای است. در همین زمان بود که کتیبه داریوش و سایر حجاری‌های موجود در کوه بیستون که از دوران اشکانی و ساسانی بر جای مانده بودند، به فرهاد و عشق آتشین او به شیرین سریانی نسبت داده شدند و طنین بلندی در نظم و نثر پارسی یافتند: بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد!
 
نخستین کسی که موفق به خواندن کتیبه بیستون شد، هِنری رالینسون انگلیسی(Rawlinson) بود. او که در دهه ۱۸۳۰ میلادی و اوایل دهه ۱۸۴۰ به عنوان افسر ارتش هندِ انگلستان، مأمور خدمت در غرب ایران بود، موفق به رمزگشایی از خطوط کتیبه شد و نخستین ترجمه آن را به دست داد. رالینسون بعدها در اواخر دهه ۱۸۵۰ برای مدت کوتاهی، به سمت وزیرمختار انگلستان در ایران منصوب شد.
 
پس از رالینسون، افراد دیگری راه او را پی گرفتند و ترجمه‌های کامل‌تر و دقیق‌تری از کتیبه بیستون را بدست دادند؛ با این حال، بخش‌هایی از این کتیبه باستانی به علت فرسایش در برابر باد و باران از میان رفته و ناخواناست؛ و نیز بدین خاطر که در دوره‌ای از بی‌خبری ایرانیان، نقوش و خطوط آن به عنوان نشانه تیراندازی مورد استفاده قرار می‌گرفت.
 
امروزه، مانند زمان داریوش، جاده مرکز و غرب ایران به بین‌النهرین (عراق) همچنان از کنار کوه بیستون می‌گذرد. معمولا مسافرانی که از کیلومترها آن‌سوتر مجذوب بلندی و سترگی کوه بیستون و مسحور زیبایی دشت پیرامون آن شده‌اند، چاره‌ای جز این نمی‌یابند که لختی پای کوه توقف کنند و به دیدار کتیبه داریوش بشتابند؛ کتیبه‌ای که بزرگ‌ترین سنگ نبشته تاریخی ایران و در عین حال، نخستین سند رسمی به زبان پارسی باستان است.
 
و این همان خواست داریوش و میل او به جاودانگی است: "داریوش شاه گوید: اگر این نبشته یا این پیکرها را ببینی و تباهشان نسازی و تا هنگامی که ترا توانایی است نگاهشان داری، اهورا مزدا ترا دوست باد و دودمان بسیار و زندگیت دراز باد و آنچه کنی آن را به تو اهورامزدا خوب کناد."
 
در گزارش مصور این صفحه آقای علی همدانی، پژوهشگر تاریخ به معرفی مجموعه تاریخی بیستون می‌پردازد. همچنین در آلبوم عکس جداگانه‌ای، می‌توانید توضیحات دقیق‌تری درباره مهم‌ترین آثار موجود در بیستون را بخوانید.
 
پی‌نوشت:
 
۱- این روایت از وقایع مربوط به مرگ کمبوجیه و انتقال قدرت به داریوش، مبتنی بر گفته‌های داریوش در کتیبه بیستون است که با روایت مورخان یونانی، کمابیش، همخوانی دارد. برخی پژوهشگران معاصر، روایت‌های دیگری را به دست داده‌اند که ماجرا را به مراتب پیچیده‌تر می‌سازد و روایت داریوش را به چالش می‌کشد.

برگرفته از http://tariyana.blogfa.com/ شهرستان صحنه...
ما را در سایت شهرستان صحنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عبدالرضا محمدی sahneh-k بازدید : 194 تاريخ : پنجشنبه 7 / 9 ساعت: 11:10

نوحه ای عاشورایی به زبان لکی...

فایل صوتیش که حجمش هم کمه

برای دانلود اینجا کلیک کنید

برای خواندن این نوحه به ادامه مطلب بروید


هه داد هه بیداد آخر دنیایه

وه عزاداران شارم شیویایه

هه عزاداران بیلن بمرم

ژ داخ حسین ئاگر بگرم

یا ابوفاضل(ع)

هه داد هه بیداد جرگم سوزیایه

وه عزاداران شیرم کشیایه

هه عزاداران روژ مرگمه

ژ داخ عباس سوز جرگمه

یا ابوفاضل(ع)

هه عزاداران زخمم کاریه

درمون دردم آه و زاریه

یا ابوفاضل(ع)

****

برگرفته ازوبلاگ خانممریم کولیوند

شهرستان صحنه...
ما را در سایت شهرستان صحنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عبدالرضا محمدی sahneh-k بازدید : 331 تاريخ : چهارشنبه 6 / 9 ساعت: 18:50

سراب بیستون، چشمه‌ای است که از دل زمین می‌جوشد و آب آن در برکه‌ای نه چندان بزرگ جمع می‌شود. وجود این سراب یکی از دلایل اصلی استقرارهای انسانی از دوره پارینه سنگی تا عصر حاضر در این نقطه بوده است. در دوران تاریخی نیز به عنوان محل اتراق مسافران و کاروانیان در مسیر مرکز و غرب ایران به بین‌النهرین مورد استفاده قرار می‌گرفته است. بیش‌تر آثار تاریخی بیستون پیرامون این سراب قرار دارند.


شهرستان صحنه...
ما را در سایت شهرستان صحنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عبدالرضا محمدی sahneh-k بازدید : 200 تاريخ : سه شنبه 7 / 8 ساعت: 11:7

گذری بر گوردخمه شیرین فرهاد

 

 ورودی دخمه

 نمای بیرونی دخمه شیرین و فرهاد

دخمه شیرین فرهاد
 این دخمه  یکی از نادر ترین گوردخمه های 2 طبقه دوره مادها است که در شمال شهر صحنه از توابع استان کرمانشاه قرار دارد که در فاصله 200 متری از رودخانه ای که از دربند صحنه میگذرد بر فراز کوهی مشرف شده است.که در طول مسیر درختان میوه و باغها و همچنین درختان جنگلی پوششی زیبا و روح فزا را میسر میسازند که از کناره های رودخانه تا رسیدن به خود مقابر شیب زیادی باید پشت سر گذاشت.


بادهای غالب:

بادهای غالبی که اصولاً از ناحیه شمال یعنی از داخل خود دره میوزد به سمت پایین اما این دخمه به گونه ای واقع شده که صخره های کناریش مانع از وزش مستقیم باد به آن میشود. 
نور خورشید:

نور تابش خورشید بر فراز کوههای روبرو مشرف به رودخانه و جنگل همچون سیستم خانه ها در زمستان و در تابستان به گونه ای کم به داخل میتاید به گونه ای که در طلوع به طور مستقیم به دخمه میتابد و بعد از نیمه های ظهرسایه آن را در بر میگیرد

مشخصات گوردخمه:

ارتفاع این گوردخمه از سطح زمین 11.75 میباشد دارای ایوانی به طول 3متر و عرض 1.50 و ارتفتع 2.5 متری میباشد بر ورودی این ایوان 2 ستون که باربر نبوده اند حجاری شده است و مدور شکل  همچنین سرستون برگ کنگری بوده که متأسفانه اکنون بقایای از آن جز پایه های  تخریب شده وجود ندارد.ابتدار ورودی بر سردر خورشید بالدار که بعدها تکامل فروهر در معماری ایران دیده میشود داریم.
پس از گذشتن از ورودی به دهلیز اول که اتاقک تدفین طبقه بالا می باشد میرسیم 2 آرامگاه در دو سمت وجود دارند که طاقی زیبا بر روی آنها قرار دارند و در کف ورودی به سمت طبقه پایین قرار دارد که پس از فرود آمدن از 2.5 متر ارتفاع به داخل یک سالن 2.5 متری میرسیم که در روبروی این سالن مدخل ورودی اتاقک تدفین خود پادشاه کیکاووس قرار دارد که به صورت شمالی جنوبی حجاری شده است و بر روی این مقبره 2 شمع دان مکعب شکل یا مکانی جهت روشن نگاه داشتن قرار دارند.

عکس مربوط به پلان نما و مقطع دخمه

عکس مربوط به پلان نما و مقطع دخمه

آثار معماري مادي در نقوش برجسته آشوري: در نقش برجسته هاي آشوري به تعداد زيادي دژ اشاره شده است که آنها را بر روي سنگهاي دورو شاردکين نقش کرده اند . اين مسئله حکايت از اين امر دارد که آشوريان در نبردها و حملات ويرانگرانه اي که به سرزمين ماد داشتند آثار معماري آنها بويژه دژهاي مادي را ويرا و براي اطلاع و عبرت ملل همجوار به آنها اشاره مي کردند و حتي شرحي درباره چگونگي تسخير و ويراني آنها ارائه مي دادند. اين دژها کم نيستند شايد روزي در لاي خروارها خاک آثار معماري جالب توجه آنها کشف گردد ديگر اينکه شايد همين تپه زيويه باباجان تپه گودين تپه هر کدام يکي از آنها باشند . اين دژها که در نقوش برجسته آشوري به آنها اشاره شد عبارتند از:((دژ کيشه سو)) دژ خارخار و ...
بررسي هنر معماري ماد با کمبود مدارک موجود کاري سهل و آسان نيست قطعا مادها هم مانند اسلاف خويش برخوردار از آثار معماري قابل بحثي بوده اند . مويد اين مطلب آثار بدست آمده از کاوشهاي اخير باستان شناسي تپه هگمتانه و همچنين معماري صخره اي است که از آنها به جاي مانده است . بر همين اساس معماري مادي را در دو بخش بررسي مي کنيم.
الف) معماري صخره اي : که در دامنه کوهها و صخره ها ايجاد گرديده اند .
ب) معماري معمولي به اين آثار در محلهايي بنام تپه نوشيجان ملاير گودين تپه باباخان تپه هگمتانه زيويه و ... قرار دارند که در کاوشهاي باستان شناسي بدست آمده است.

معماري صخره اي : ايجاد حفره و وسعت دادن آن فضاي مورد احتياج مثلا خانه و يا آرامگاهي ايجاد شود . حاصل اين عمل مبارزه جويانه انسان با کوه و صخره را که براي دستيابي به فضايي استوار و ماندگار انجام مي شود معماري صخره اي مي ناميم .

ورودی دخمه

ورودی دخمه شیرین و فرهاد

به عبارت ديگر معماري صخره اي از مصالح آزاد و معمولي ساختمان به وجود نمي آيد بلکه از صخره طبيعي است و در آثار معماري صخره اي مادها اکثرا در نواحي غرب ايران (کردستان – آذربايجان غربي – کرمانشاهان)و همچنين در بخشي از خاک عراق (کردستان عراق)پراکنده است اغلب جنبه مذهبي دارند . آنها با عناوين آرامگاهها (مقابر)صخره اي مادي شناخته شده اند و اين آرامگاههاي صخره اي بر حسب نوع نماي ورودبشان به ترتيب زير تقسيم بندي مي شوند.

1- آرامگاههايي که در نماي ورودي آنها ستونهاي آزاد نمايان است مانند :فخريکا(فقره قا)نزديک انديرکاش در حدود پانزده کيلومتري شمال شرقي مهاباد فرهاد و شيرين در نزديکي صحنه در کرمانشاه دکان داود در سرپل ذهاب و کور و کچ (پسر و دختر) در نزديکي سورداشي سليمانيه عراق.
 
2- آرامگاههايي که در دو طرف نماي ورودي آنها دو نيم ستون قرار دارد. سر ستون آنها مبدل به قسمت برجسته اي مي گردد . مانند:داو دختر در نزديکي فهليان فارس و آخور رستم در 8 کيلومتري جنوب تخت جمشيد و مقبره قيزقاپان در نزديکي شهر زور در سورداشي سليمانيه عراق در اين زمره اند.
 
از نقش نماي اين مقابر صخره اي مي توان تا اندازه اي به شکل ساختمانهاي آن زمان پي برد. اگر اين آرامگاهها را از نظر اصول ساختماني مطا لعه کنيم درمي يا بيم که نماي آنها شباهت به درون سا ختمان ميگردد ودر زمستان بر عکس نور خورشيد به علت تا بش متمايل خود وارد ساختمان مي شود و اين ايوان به صورت پناهگاهي براي جلوگيري از برف وباران است. کاخهاي تخت جمشيد نيز از روي همين اصل ساخته شده اند واين اصل حتي امروز هم در ساختمانهاي ايران رعايت مي شود .

عکس مربوط به کريدور ورودي به طبقه پايين اتاقک تدفين پادشاه

عکس مربوط به کريدور ورودي به طبقه پايين اتاقک تدفين پادشاه

اين آرامگاهها شامل يک مدخل ورودي و يک يا دو اتاق بودند . گاهي اين دو اتاق روي هم قرار مي گرفتند مانند آرامگاه ((فرهاد و شيرين)) و گاهي درکنار هم قرار داشتند و بوسيله ستونهايي درداخل آرامگاه از يکديگر جدا مي شدند مانند آرامگاه (( فخريکا)) (فقره قا) . در اين نوع بناها يک يا دو يا سه قبر کنده مي شد و در بعضي از آنها مانند آرامگاه ((دکان داوود)) تاقچه هايي نيز براي قرار دادان نذريها و هدايا در ديوار اتاق ها تراشيده مي شد.
ستون هاي اين آرامگاهها گرد هستند و پايه آنها نيز به صورت بشقاب مدور و وارونه است و گاهي در زير آن بشقاب نيز پايه مربعي قرار داده مي شود و بعضي اوقات يک نوار کوچک آن دو نوار را از هم جدا مي کند . سر ستونها نيز به صورت لوحه هاي مربعي هستند و گاهي به تقليد از سر ستونهاي چوبي به شکل برگ خرماي چهار پر در مي آيند. گاهي ستون به ديوار مي چسبد و صورت نيم ستون به خود مي گيرد.
نقشهاي تمامي اين آرامگاهها به صورت برجسته است و به همين دليل روي آن يک نوع سايه و روشن به وجود مي آيد . در پايين نماي آرامگاه ((دکان داوود)) پيکر انساني در حال ايستاده با خصوصيات قومي روي تخته سنگي نشان داده شده که ((برسمي))در دست چپ دارد و دست راست خود را براي نيايش بلند کرده است در قسمت بالاي نماي آرامگاه ((فرهاد و شيرين )) در صحنه بين کرمانشاه و همدان خورشيد به شکل دايره اي بالدار تصوير شده است.

عکس مربوط به خورشيد بالدار ورودي دخمه

عکس مربوط به خورشيد بالدار ورودي دخمه

سقف آرامگاه قيز قاپان (رباينده دختر) که در کوههاي استان سلمانيه عراق در سنگ تراشيده شده تقليدي است از سقف ساختمانهاي چوبي. در بالاي نيم ستونها که مقابل در ورودي آرامگاه قرار گرفته است سه نقش ديده مي شود که نقش آنها خيلي برجسته نيستند و گيرشمن معتقد است که احتمالا نشانه هاي ((اهورامزدا))و ((ماه)) و((آناهيتا)) باشند . در بالاي مدخل دو مرد در حال ايستاده نقش شده اند و در ميان آنها آتشداني است . در دست اين مردان کمانهايي قرار دارد شايد اين رسم در ميان ايرانيان بود که کمان را علامت نيروي پادشاهي مي دانستند.
جهت عکس معماري آزاد ومعمولي عمل مي کند .
یا دخمه شیرین فرهاد کوچک از نظر معماري ساده تر از بقيه است و شايد بتوان تصور کرد که ((استودان)) باشند اين آرامگاهها از نظر معماري بسيار ساده اند و فاقد هر گونه ستون يا نيم ستون درنما هستند.



برگرفته ازوبلاگhttp://tariyana.blogfa.com/

شهرستان صحنه...
ما را در سایت شهرستان صحنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عبدالرضا محمدی sahneh-k بازدید : 212 تاريخ : دوشنبه 22 / 7 ساعت: 20:15

غار باستانی شیرین و فرهاد
در شمال شهرستان صحنه در منطقه دربند بر سينه كوه غاري بنام غار شيرين و فرهادوجود دارد اين غار بدست انسان كنده شده وازدامنه تا لبه ايوان11مترارتفاع دارد .غارشامل يك ايوان با دو ستون است كه ستونهاي ان تخريب شده و اثارش باقيست.در سر درب ورودي علامت اهورامزدا حكاكي  گرديده  اين غار از دو اتاق تشكيل يافته يك اطاق در بالا و يك اطاق در طبقه زير در سمت راست و چپ اطاق فوقاني دو حوضچه در وسط راهروي  عمودي به اطاق زيرين وجود دارد . در اطاق طبقه پايين  كه بزرگتر از طبقه فوقاني است يك حوضچه بزرگ و يك طاقچه نزديك سقف مشاهده ميگردد. 
آنچه سينه به سينه در بين اهالي اين منطقه مشهور است اين غار را غار شيرين و فرهاد می نامند، اما برخي از مورخين اين غاررا زمان ماد ميدانند و برخي ديگر انرا قبر كيكاووس در اطاق پايين و قبر دو شاهزاده در اطاق فوقاني ميپندارند. شهرستان صحنه...
ما را در سایت شهرستان صحنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عبدالرضا محمدی sahneh-k بازدید : 263 تاريخ : سه شنبه 2 / 7 ساعت: 21:26

آثارباستانی:درشهرستان صحنه آثارباستانی زیادی وجود دارد:

1:حمام دره صفویه:درمرکزشهرقراردارددرگذشته دارای خزینه بوده وبعدها به دوش تبدیل شد.وفعلا از طرف اداره بهداشت طعطیل شده است.

2:کاروانسرای شاه عباسی که درمحل دبیرستان شهدای فعلی.

3:بازار اه عباسی که متاسفانه اخیرادراثرساخت ساز بافت آن تغییر یافته.

4:شیرین فرهاد به تعداد دو دخمه در دربندصحنه واقع بر سینه کوه شوق علی شده است.


شهرستان صحنه...
ما را در سایت شهرستان صحنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عبدالرضا محمدی sahneh-k بازدید : 214 تاريخ : سه شنبه 5 / 6 ساعت: 16:22